سوم تير، انقلاب سوم

به نام خداوند یکتا

سوم تیر، انقلاب سوم

(این مطلب در تاریخ ۳/۴/۸۶ نگاشته شده و در هفته نامه شمس منتشر شده است)

نتایج انتخابات سوم تیر بیانگر خواست و اراده ملت برای تغییر در گفتمان حاکم، تغییر در برنامه‌ها، دگرگونی در مدیران، و دگرگونی در شیوه‌ها و راهكارهای اجرایی و بازگشت و توجه مجدد به شعارهای اصلی و ارزشی انقلاب بود. پشت کردن معنادار مردم به سرمایه داری و لیبرالیسم و احیای گفتمان انقلابی حضرت امام خمینی (ره) و تفکر بسیجی (که برخی مسؤولین تلاش می کردند در عرصه اجرایی کشور کمرنگ شود) در حالی اتفاق افتاد که در دوران های موسوم به اصلاحات و سازندگی بی توجهی به اصول، مبانی و ساختارهایی که مردم برای آنها خون داده بودند، عدم كارآمدی جریان ساختگی اصلاح طلبی در حوزه‌های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی و بی توجهی به مشکلات مردم و دیپلماسی ضعیف و فرصت سوز آنها، مردم قهرمان و سرافراز ایران اسلامی را به ستوه آورده بود.

احمدی نژاد در حالی رئیس جمهور شد که محاسبات ناظران داخلی و خارجی غیر از این بود. رقابتی جدی و نفس گیر در دو مرحله با کاندیداهایی که هر کدام دارای پشتوانه های فراوان مالی و تشکیلات منسجم حزبی بودند و در مقابل نداشتن منابع مالی و ابزارهای تبلیغاتی و رسانه ای در ستاد حامیان دکتر احمدای نژاد و ملاحظات فراوان شخص دکتر احمدی نژاد در تبلیغات و منابع مالی آن موجب شده بود صدای هواداران آن بزرگوار در مقابل تخریب های وسیع صورت گرفته علیه ایشان (که ابعاد و اشکال فراوانی داشت) به جایی نرسد لکن انتخابات سوم تیر هشداری صریح بود به جریاناتی که فکر حکومت دایم بر ملت سربلند ایران را در سر می پروراندند و به آنان تفهیم کرد که مردم سرنوشت و تاریخ مصرف احزاب و جریانات حاکم را تعیین می کنند نه زر و زور و تزویر رسانه ای!

حضور پر شور اقشار مختلف مردم بویژه جوانان و نسل سوم انقلاب در ستادهای مردمی حمایت از کاندیداتوری دکتر احمدی نژاد و پایبندی آنان به آرمان های انقلاب و امام و گفتمان اصیل اسلامی و مهدوی نشان داد که عدم وابستگی دکتر احمدی نژاد به هیچ یک از احزاب و گروه ها و مدیون نبودن ایشان به هیچ جریان سیاسی عامل موفقیت ایشان در انتخابات ریاست جمهوری بود چرا که مردم بارها ثابت کرده اند که دل خوشی از احزاب خصوصا احزاب دولت ساخته ندارند!

روحیه‌ی توكل و توجه به امدادهای الهی در دکتر احمدی نژاد و هوادارن وی در جریان انتخابات و نیز تشکیل و اداره دولت، طرح شعار «می شود و ما می توانیم»، تکیه به قدرت شناخت و مردم از جریانات سیاسی و اقتصادی، تأکید بر گفتمان عدالت و اصول گرایی، رویکرد مدیریتی دلسوزانه، همه جانبه نگر و کارآمد دکتر احمدی نژاد در گذشته و دوری ایشان از تکبر و خود بزرگ بینی و منت گذاشتن بر مردم (بسان برخی کاندیداها!) و اعتقاد راسخ ایشان بر این که با تکیه بر مردم و حمایت آنان می توان بر مشکلات داخلی و خارجی غلبه (در حالی که برخی از کاندیداها خود را یگانه منجی مردم و مجسمه اقتدار و برنامه ریزی می دانستند غافل از این که کارنامه و گذشته این کاندیداها بر همه آحاد مردم مشخص بود!) احیای گفتمان انتظار در مدیریت اجرایی کشور بخشی از علل اقبال مردمی دکتر احمدی نژاد در انتخابات سوم تیر بود چرا که مردم فردی از جنس خودشان را یافته بودند که حرف دل آنان را که همانا اسلام محوری، ولایت مداری، عدالت گستری و ظلم و دشمن ستیزی بود را بر زبان جاری می ساخت و مانند قاطبه مردم و بدون اشرافی گری و تجمل طاغوت گونه زندگی و رفتار می کرد و همین ایجاد رویكرد جدید در عرصه مدیریتی كشور و باز شدن حلقه ممنوعه مدیریتی که تا پیش از آن در اختیار گروهی خاص بود دستاورد بزرگ ملت در سوم تیر بود.

فقرزدایی، ساده زیستی، عدالت خواهی و مبارزه با رانت و فساد و تبعیض که شعارهای اصلی دولت بود اکنون به خواسته های عمومی جامعه تبدیل شده است و احزاب و گروه های طرفدار دولت های قبلی نیز این فرهنگ مردم را به نوعی در برنامه های آتی خود قرار داده اند همانطور که مقام معظم رهبری پس از انتخابات فرمودند به خانواده‌ی خودم عرض کردم، آقای احمدی نژاد با شعارها و حرفهایی كه می‌زند اگر هم رای نیاورد اما همین كه شعارهای انقلاب را در جامعه نشر می‌دهد و مطرح و یادآوری می‌كند حائز اهمیت است.

انتخابات بیست و هفتم خرداد پیامی را نیز به سران جریان اصولگرا داشت! اصولگرایانی که حاضر بودند به هر قیمتی به پیروزی دست یابند و به همین منظور تبلیغات وسیعی را با هزینه گزاف و ژست های آنچنانی در سطح کشور به راه انداختند و حتی مسایل و موضوعات اصیل اصولگرایی را به وضوح در برنامه های خود بیان نمی کردند! مردم نشان دادند به دنبال چهره های بزک شده و جملات پر طمطراق اصولگرایانه که روکش اصلاح طلبی به خود کشیده اند نیستند بلکه به دنبال پیاده شدن اصول و ارزشهای ناب اسلامی و انقلابی می باشند و به همین جهت به فردی را برگزیدند که حاضر نشد برای کسب آرای مردم دست به هر کاری بزند و دوری از اسراف و تبذیر و زندگی اشرافی را از دوران کاندیداتوری و قبل از آن سر لوحه اعمال خود داشت و کلامش بازگشت به گفتمان شیعی انقلاب و امام(ره) بود و به همین لحاظ است که در جامعه اسلامی دانشجویان کشور، انتخابات سوم تیر را انقلاب سوم نامیدیم.

و اما با روی کار آمدن دکتر احمدی نژاد رقبای داخلی و خارجی بنا را برمخالفت با دولت نهم گذاشتند و حجم وسیعی از تخطئه و تخریب و سیاه نمایی را علیه دولت نهم و ملت پشتیبان آن آغاز کردند که هم نوایی برخی از رسانه های بیگانه با بعضی از رسانه های داخلی در همین راستا قابل ارزیابی است! دور از انصاف است اگر انتظار داشته باشیم که هر آنچه ویرانی و ضعف و عقب افتادگی در 16 سال گذشته در کشور پهناورمان بوده است ظرف مدت 2 سال برطرف شود خصوصا اینکه بسیاری از مشکلات ساختاری هستند و به مرور زمان و با صبر و تلاش باید مرتفع شوند.

روحیه خدمتگزاری در مسئولان از مهمترین دست آوردهای سیاسی دولت نهم است. تلاش بی وقفه دولت در عرصه عمرانی و توسعه کشور و دستیابی به پیشرفت هایی که حتی منتقدان دو آتشه دولت نیز بر این موفقیت ها صحه می گذارند، ایجاد تحول در ساختار اجرایی و اداری کشور بر مبنای عدالت، مهرورزی و منافع ملی نه منافع و امیال شخصی و حزبی، تكریم مردم و تقویت خودباوری، رویکرد عدالت در توزیع منابع و فرصتها، سرعت در اجرای طرحهای عمرانی، مبارزه با فساد اقتصادی و کاهش نرخ تورم، رسیدگی به طبقات محروم و توجه به برقراری عدالت اجتماعی و اقتصادی و نیز توزیع سهام عدالت، كاهش نرخ سود بانكی‌، كاهش نرخ تورم، ایجاد فضای كار و اشتغال،كاهش زمان اتمام پروژه‌های عمرانی و رفع موانع تولید و سرمایه‌گذاری، برگزاری انتخابات توسط دولت با رعایت کامل بی طرفی، استفاده از نیروهای جوان و مردمی شدن را می توان از موارد مثبت این دولت دانست که قطعا در دولت های گذشته این چنین نبود.

رعایت اصل شایسته سالای و دوری از معیارهای ناصواب عزل و نصب گذشته (نظیر قبیله ای، حزبی، باندی و ...) نقطه عطف کارنامه دولت دکتر احمدی نژاد است به طوری که تنها حدود 2500 مدیر در دوره دو ساله ایشان جابجا شده اند در حالیکه در دوران موسوم به اصلاحات بیش از 15هزار مدیر و کارشناس در کمتر از 6 ماه تغییر کردند!(نقل از روزنامه کیهان 20/1/86) هرچند عدم تعویض مدیران میانی به خوبی می‌تواند بسترساز توطئه‌های مخالفان و معاندان دولت اسلامی احمدی‌نژاد باشد، همین تغییرات اندک نیز با واکنش مافیای قدرت روبرو شد و شکست خوردگان انتخابات نهم را وادار به اقدام برای تصویب سیاستی کلی تحت عنوان «منع دولت از تغییرات گسترده در نظام مدیریت كشور» کرد! (در این فرصت نمی خواهم موشکافی کنم که چرا حضرات اکنون به این فکر افتاده اند!)

به علاوه سفرهای استانی ابتکار بی نظیری در دولت نهم بود که با هدف تصمیم سازی در محل های عملیاتی و دیدار مستقیم و بدون تکلف با مردم و گریز از تجمل و اشرافی گری برنامه ریزی و اجرا شد و اثرات سازنده و مثبت آن قابل لمس است. همچنین باز گذاشتن فضای نقد در جامعه در قالب رسانه ها و به وجود آوردن روحیه بازخواست از مسؤولین در مردم نکته مثبت دیگری از عملکرد دولت نهم است با توجه به این مطلب که دولت نهم مانند دولت های گذشته حتی یک رسانه تصویری یا نوشتاری رسمی برای دفاع از خود تأسیس نکرده است در حالی به خوبی یاد داریم که دولت های قبلی برای دور زدن افکار عمومی و شانتاژ تبلیغاتی به چه حجمی از روزنامه ها و خبرگزاری های خود ساخته مجوز انتشار دادند.

در دو سال اخیر در عرصه سیاست خارجی نیز از انفعال به موضعی فعال و عزتمند رسیدیم. به باور بسیاری از کارشناسان مسایل سیاسی می توان عملکرد این دولت را  در حوزه سیاست خارجی، موضوع پرونده هسته ای، ارتباط با سایر کشورها و اشاعه گفتمان انقلاب اسلامی موفقیت آمیز ارزیابی کرد. گسترش مراودات سیاسی و روابط اقتصادی با دولت های منطقه، غیر متعهدها و سایر کشورها بر اساس منافع ملی، حضور پر صلابت در آمریکای لاتین که بنا به اذعان همگان، حیات خلوت آمریکایی هاست، تقویت روحیه ضد استکباری و گسترش گفتمان انقلاب اسلامی در سطح جهان به طوری که امروز مردم جهان، احمدی نژاد را به عنوان رئیس جمهوری شجاع و مقتدر می شناسند از جمله دستاوردهای دولت می باشد و این در حالی است که در ایام تبلیغات انتخاباتی، بسیاری از مخالفان دکتر احمدی نژاد با عنوان این که وی دارای شخصیت بین المللی نیست و چون تجربه دیپلماتیک ندارد نخواهد توانست در عرصه سیاست خارجی موفق باشد سعی در تخریب چهره می داشتند!

تصمیم قاطع در حمایت از حق قانونی ملت در استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای، شکستن مقتدارنه 2 سال تعلیق داوطلبانه که در تیم ضعیف مذاکره کننده قبلی پذیرفته شده بود و آغاز پیشرفت های غیرقابل برگشت در غنی سازی و دستیابی به زنجیره تولید سوخت هسته ای، آغاز به ساخت آبشار سانتریفیوژ در مقیاس صنعتی (که برگ برنده ایران در مذاکرات شد و ابتکار عمل را به دست ایران داد)، عقب نشینی دولتهای غربی از مواضع خود در قبال فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی ایران، پیشرفت ایران با رعایت کلیه موازین و قوانین بین المللی و شفاف بودن برنامه های ایران دیگر دستاورد مهم دولت بوده است و شاهدیم که قطعنامه ها (یا به تعبیر رئیس جمهور محبوب: «کاغذ پاره ها») تاثیری بر اراده ملت و دولت ایران نداشته و ندارد.

گفتمان شیعی‌گرایانه، دیپلماسی عزتمند و سرنوشت‌ساز و برنامه‌های عدالت‌خواهانه احمدی‌نژاد، تاكید ویژه، مكرر، صریح و مفتخرانه بر اسلام، قرآن و رسول اعظم(ص) و انتظار فرج صاحب الامر و الزمان روحی فداه و اعتقاد به زمینه سازی ظهور ایشان و پایبندی به گفتمان اسلام ناب و مهدویت که موجب ترس و کابوس دایم صهیونیزم بین الملل و شیفتگان داخلی آنها شده است بخش ذرین کارنامه دو ساله دولت است. ماجرای ورود غیرقانونی 15 تفنگدار انگلیسی به آب‌های سرزمینی ایران و دستگیری آن‌ها توسط مرزبانان دلاور سپاه، نیز موجب شد تا بار دیگر دکتر احمدی‌نژاد اقتدار ملی و عزت اسلامی ایران را بنماید و با به چالش کشاندن دولتمردان آمریکا و انگلیس و شورای ساختگی امنیت سازمان ملل، دیپلماسی فعال و قدرتمند اسلامی و ایرانی را به جهانیان اثبات کند و نشان داد دولت اسلامی اهل سازش و کرنش در مقابل مستکبران و متجاوزان نیست!

 

پاسخ به دو انتقاد از دولت:

در خصوص ادعای منتقدان دولت مبنی بر غیر کارشناسانه بودن تصمیمات دولت نیز شخص دکتر احمدی نژاد در مصاحبه با گفتگوی ویژه خبری شبکه دوم سیما به خوبی به این سؤال پاسخ دادند که: «برخی فکر می کنند چون دولت با آنان مشورت نمی کند تصمیمات غیر کارشناسانه می گیرد در حالی که بیشترین کار کارشناسی در این دولت صورت گرفته است!» به اضافه اینکه این طیف از به اصطلاح کارشناسان نظریات کارشناسانه(!) خود را بیش از یک دهه بر ملت تحمیل کرده اند و دیدیم که نظریات این به اصطلاح نخبگان تکنوکرات و لیبرال، حاصلی جز شکاف طبقاتی، تورم 24 درصدی، فقر و تبعیض و بی عدالتی و گسترش فساد نداشته است!

همچنین منتقدانی که می گویند به خاطر سیاست های دکتر احمدی نژاد، فضای بین الملل با ما مهربانانه نیست باید به این سؤال اساسی پاسخ دهند که دولتهای اروپایی در دوران زمامداری دولت های موسوم به سازندگی و اصلاحات (که مدعی هستند با ما مهربان بودند!) چه گلی به سر این مملکت زدند که حالا بخواهند آن محبت های بی کران(!) خود را دریغ کنند؟! چیزی غیر از تحریم های تجاری، بیانیه های حقوق بشر، دادگاه میکونوس و نظایر آن، تعلیق برنامه های هسته ای و همگامی با آمریکا در حمله نظامی به همسایگان ایران و فشارهای سیاسی و اقتصادی گوناگون به ذهن خطور نمی کند!

و در نهایت، از نظر نگارنده، انتخابات سوم تیر جلوه ای بود از آیه شریفه «و نرید ان من الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین»

 

                                                        والسلام علی من اتبع الهدی

                            محمد مهدی پوینده





گزارش تخلف
بعدی